سد لتیان در آستانه خشکی کامل؛ بحران آب تهران به نقطه هشدار رسید
به گزارش اقتصاد کده، سد لتیان پس از ۸ سال تحقیق و توسعه در سال ۱۳۴۶ افتتاح شد تا سالانه ۵۹۰ میلیون مترمکعب آب تأمین کند. با افزودن ۱۴۰ میلیون مترمکعب از ظرفیت سد لار و بهرهگیری از رودخانههای جاجرود، کندرود، افچه و برگجهان، این سد به یکی از منابع حیاتی آب تهران تبدیل شد. اما امروز، در سایه تغییرات اقلیمی، فرسایش تجهیزات و سیاستهای ناکارآمد، این منبع آبی به بحرانی جدی بدل شده است.
بر اساس گزارشهای رسمی، در پایان تیرماه امسال، ظرفیت سد لتیان نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۷ درصد کاهش یافته و تنها ۹ میلیون مترمکعب آب در مخزن باقی مانده است؛ یعنی ۹۱ درصد ظرفیت سد خالی است. این در حالی است که سد لتیان پیشتر ۳۰ درصد آب شرب تهران را تأمین میکرد.
خشکی رود جاجرود، که تأمینکننده اصلی آب سدهای لتیان و ماملو است، زنگ خطر را به صدا درآورده. کارشناسان محیطزیست هشدار دادهاند که بدون اصلاحات فوری در بخشهای خانگی و کشاورزی، بحران کمآبی به بیآبی تبدیل خواهد شد. در همین راستا، دولت اقداماتی مانند کاهش فشار آب و انتقال اضطراری آب از سد طالقان را در دستور کار قرار داده، اما این اقدامات بیشتر به مسکن موقت شباهت دارند تا درمان ریشهای.
آمارها نشان میدهند که از ۶.۴ میلیارد مترمکعب آب شرب تأمینشده در کشور، ۲۴ درصد آن هدر میرود؛ رقمی معادل ۱.۵ میلیارد مترمکعب. این میزان هدررفت، ۱۴ برابر حداقل آورد سالانه رودخانه جاجرود برای تأمین حقآبه محیطزیست است.
با وجود هشدارهای مکرر، هنوز بخش قابلتوجهی از جامعه بحران آب را جدی نگرفتهاند. تصاویر منتشرشده از سد لتیان نشان میدهد که مردم در بستر خشکشده سد به تفریح و ماهیگیری مشغولاند؛ گویی بحران هنوز به زندگی روزمره آنان نفوذ نکرده است.
در کنار سد لتیان، سد کرج نیز با افت ۴۰ متری سطح آب و خشکی رودهای ورودی در معرض تهدید قرار دارد. انتقال آب از سد طالقان به تهران، پاسخی اضطراری به این وضعیت است، اما راهحل پایدار نیست.
محمد ارشدی، عضو شورای راهبردی اندیشکده تدبیر آب ایران، معتقد است که بحران آب در ایران ناشی از عدم شناخت صحیح از طبیعت و شرایط محیطزیستی کشور است. او تأکید میکند که ایران همواره با هیدرولوژی سخت مواجه بوده و تنها با ایجاد تعادل در مصرف و مدیریت منابع میتوان از این بحران عبور کرد.
در حال حاضر، حدود ۲۰ درصد منابع آبی تهران به دلیل فرسودگی تجهیزات هدر میرود و این رقم در سطح کشور به ۳۵ درصد میرسد. با توجه به نبود شفافیت در آمارهای رسمی، احتمال افزایش این ارقام نیز وجود دارد.
در پایان، باید پذیرفت که بحران آب با بارشهای فصلی یا انتقال منابع از یک سد به سد دیگر حل نخواهد شد. تنها راه برونرفت از این وضعیت، اصلاحات ساختاری در مدیریت منابع، نوسازی زیرساختها و افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت آب است. اگر امروز اقدامی جدی صورت نگیرد، طبیعت دیر یا زود پاسخ سختی خواهد داد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0