بازخوانی نقش بانک کشاورزی در توسعه ملی؛ از نقد سازنده تا تحول خدمات

در روزگاری که اقتصاد کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و بخش‌های مولد است، نقش نهادهای مالی تخصصی در حمایت از تولید، اشتغال و امنیت غذایی، اهمیتی دوچندان یافته است.

به گزارش اقتصاد کده، بانک کشاورزی، به‌عنوان بازوی مالی بخش کشاورزی و صنایع وابسته، سال‌هاست که در مسیر خدمت‌رسانی به کشاورزان، دامداران، باغداران و فعالان صنایع غذایی گام برداشته و تلاش کرده است تا با تأمین مالی پروژه‌های تولیدی، سهمی مؤثر در توسعه پایدار کشور ایفا کند.
با این حال، عملکرد این بانک در سال‌های اخیر، بیش از گذشته در معرض نگاه‌های نقادانه کارشناسان رسانه و تحلیل‌گران اقتصادی قرار گرفته است. این نقدها، که عمدتاً با رویکردی منصفانه و مبتنی بر واقعیت‌های میدانی مطرح می‌شوند، فرصتی ارزشمند برای بازنگری در سیاست‌ها، اصلاح فرآیندها و ارتقای کیفیت خدمات بانک کشاورزی به شمار می‌روند. در واقع، نقد سازنده نه‌تنها تهدید نیست، بلکه می‌تواند نقطه آغاز تحول باشد؛ تحولی که از دل گفت‌وگو، شفافیت و پذیرش مسئولیت می‌جوشد.
بانک کشاورزی در شرایطی فعالیت می‌کند که بخش کشاورزی کشور با چالش‌های متعددی مواجه است؛ از کمبود منابع آبی و تغییرات اقلیمی گرفته تا نوسانات بازار، فرسودگی تجهیزات، و محدودیت‌های صادراتی. در چنین فضایی، انتظار می‌رود این بانک با شناخت دقیق از نیازهای واقعی تولیدکنندگان، خدمات خود را به‌گونه‌ای طراحی کند که نه‌تنها در کوتاه‌مدت پاسخ‌گوی مشکلات باشد، بلکه در بلندمدت نیز به افزایش تاب‌آوری اقتصادی و توسعه پایدار کمک کند.
یکی از مهم‌ترین مطالبات فعالان این حوزه، تسهیل فرآیند دریافت تسهیلات و کاهش پیچیدگی‌های اداری است. بسیاری از کشاورزان، به‌ویژه در مناطق محروم، با موانع متعددی در مسیر دریافت وام مواجه‌اند؛ از نبود مدارک رسمی گرفته تا عدم آشنایی با فرآیندهای بانکی. این موضوع، نه‌تنها موجب کاهش انگیزه برای توسعه فعالیت‌های تولیدی می‌شود، بلکه در برخی موارد منجر به انصراف از طرح‌های اقتصادی و کاهش ظرفیت‌های تولیدی کشور می‌گردد. بنابراین، بازطراحی فرآیندهای بانکی، استفاده از فناوری‌های نوین، و ارائه خدمات غیرحضوری و هوشمند، می‌تواند گامی مؤثر در جهت رفع این چالش‌ها باشد.
از سوی دیگر، شفافیت در عملکرد و تخصیص منابع، موضوعی است که همواره مورد تأکید رسانه‌ها و کارشناسان بوده است. ارائه گزارش‌های دوره‌ای از نحوه پرداخت تسهیلات، میزان حمایت از بخش‌های مختلف، و شاخص‌های عملکردی بانک، می‌تواند اعتماد عمومی را افزایش داده و زمینه‌ساز تعامل سازنده‌تر میان بانک و جامعه هدف شود. همچنین، ایجاد بسترهایی برای دریافت بازخورد مستقیم از کشاورزان و تولیدکنندگان، به‌ویژه از طریق سامانه‌های ارتباطی و نظرسنجی‌های تخصصی، می‌تواند به اصلاح مستمر خدمات کمک کند.
در کنار این موارد، توجه به آموزش و توانمندسازی مالی کشاورزان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. بسیاری از فعالان این حوزه، به‌دلیل محدودیت‌های آموزشی، با مفاهیم مدیریت مالی، برنامه‌ریزی اقتصادی و استفاده بهینه از تسهیلات آشنایی کافی ندارند. بانک کشاورزی می‌تواند با همکاری نهادهای آموزشی و تشکل‌های صنفی، دوره‌های آموزشی و مشاوره‌های تخصصی برگزار کند تا بهره‌وری اقتصادی در پروژه‌های تولیدی افزایش یابد و ریسک‌های مالی کاهش پیدا کند.
همچنین، طراحی سازوکارهای حمایتی برای شرایط بحرانی، مانند خشکسالی، سیل یا نوسانات شدید بازار، ضرورتی انکارناپذیر است. ایجاد صندوق‌های حمایتی، ارائه تسهیلات اضطراری، و تدوین سیاست‌های جبرانی، می‌تواند امنیت روانی و اقتصادی کشاورزان را تقویت کرده و مانع از فروپاشی فعالیت‌های تولیدی در شرایط دشوار شود. این اقدامات، باید با همکاری نهادهای دولتی، سازمان‌های بیمه‌گر و تشکل‌های تخصصی صورت گیرد تا اثربخشی بیشتری داشته باشد.
در این میان، نقش رسانه‌ها به‌عنوان ناظران آگاه و دلسوز، بسیار کلیدی است. رسانه‌ها با رصد دقیق عملکرد بانک کشاورزی، انعکاس مشکلات و مطالبات کشاورزان، و ارائه نقدهای کارشناسی، می‌توانند به اصلاح سیاست‌ها و ارتقای خدمات بانکی کمک کنند. جشنواره‌هایی مانند «نقد سبز» که با هدف بررسی عملکرد بانک کشاورزی از نگاه کارشناسان رسانه برگزار می‌شود، نمونه‌ای موفق از این تعامل سازنده است. در چنین رویدادهایی، نقدهای منصفانه، پیشنهادهای عملی و راهکارهای پژوهش‌محور، می‌توانند مسیر آینده بانک را روشن‌تر سازند و آن را در خدمت‌رسانی هرچه بهتر به ملت شریف ایران یاری دهند.
بانک کشاورزی، اگر بخواهد در مسیر تحول گام بردارد، باید نقد را به‌عنوان فرصت بپذیرد، از دیدگاه‌های کارشناسی استقبال کند، و با بهره‌گیری از فناوری، دانش روز و تجربیات میدانی، خدمات خود را متناسب با نیازهای واقعی جامعه هدف طراحی کند. این بانک، با تکیه بر ظرفیت‌های انسانی، مالی و ساختاری خود، می‌تواند به یکی از پیشگامان تحول در نظام مالی کشور تبدیل شود و در مسیر تحقق اهداف کلان اقتصادی، نقش‌آفرینی مؤثری داشته باشد.

یادداشت از: مهری درویش قنبر